نوشته شده توسط : mj

چرا برخی افراد در مواقع تصمیم گیری به همه اتفاقات با بدبینی می‌نگرند؟ اکنون دانشمندان علوم اعصاب "ام.آی.تی"(MIT) دریافته‌اند که کدام ناحیه مغز ممکن است باعث بدبینی افراد شود.

 

چندین سال است که محققان ام.آی.تی در حال بررسی علوم اعصاب تصمیم گیری هستند. محققان در مطالعات پیشین بر این باور بودند که "تصمیمات هزینه-فایده"(cost-benefit decisions)، به یک مدار مغزی که از قشر پیش‌پیشانی به یک خوشه‌ای خاص از نورون‌های واقع در "جسم مخطط"(striatum) متصل می‌شود، مرتبط می‌باشد اما بعدها محققان با آزمایشات بسیار دریافتند که این طور نبوده است.

 

جسم مخطط یا استریاتوم یا نئواستریاتوم یکی از بخش‌های زیرقشری مغزجلویی است. این ناحیه، ورودی اصلی از عقده‌های قاعده‌ای است. خود جسم مخطط ورودی‌ها را از قشر مغز دریافت می‌کند. در نخستی سانان از جمله انسان، یک نوار ماده سفید به نام کپسول داخلی جسم مخطط را به دو بخش پوسته و هسته دم دار تقسیم می‌کند.

 

در این تحقیق جدید محققان بر روی ناحیه‌ای از مغز که در آن بدبینی در فرایند تصمیم گیری تاثیر می‌گذارد، متمرکز شده بودند. محققان در این مطالعه "هسته دم دار" (caudate nucleus) را مورد بررسی قرار دادند.

 

هسته دم‌دار یکی از عقده‌های قاعده‌ای مغز است. هسته‌های قاعده‌ای از پنج هسته زیرقشری مغز تشکیل شده‌اند. هسته پوتامن، هسته دم دار، توده سیاه، ساب تالامیک و گوی رنگ پریده. این هسته با پوتامن، گلوبوس پالیدوس، تالاموس، توده سیاه و هسته ساب تالامیک در ارتباط بوده و در انجام حرکات موثر می‌باشد.

 

آنها آزمایشات خود را بر روی میمون‌های "ماکاک"(macaque) انجام دادند و نخست هسته دم‌دار حیوانات را با یک جریان الکتریکی کوچک تحریک کردند. در گام دوم حیوانات را در موقعیت تصمیم گیری قرار دادند. محققان برای آنها یک نوشیدنی را به عنوان پاداش قرار دادند. نتایج آزمایشات غافلگیرکننده بود زیرا محققان دریافتند با تحریک هسته دم دار، حیوانات از برداشتن پاداش اجتناب کرده این درحالیست که پیش از تحریک هسته دم دار آنها اجتناب نمی‌کردند.

 

اساسا این تحقیق نشان داد که تصمیم گیری بدبینانه به طور بالقوه می‌تواند به یک هسته غیرفعال مرتبط باشد. "آن گری بیل"(Ann Graybiel) نویسنده ارشد این مطالعه گفت: اکنون تمرکز خود را برای یافتن دلیل این پدیده در انسان متمرکز کرده‌ایم تا دریابیم آیا فعالیت غیرطبیعی در هسته دمدار می‌تواند علت تصمیم گیری از روی بدبینی در افراد مبتلا به اضطراب و افسردگی باشد یا خیر.

 

منبع



:: بازدید از این مطلب : 151
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 1 دی 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : mj

در علم روانشناسی خواص و نیروی رنگ ها به اثبات رسیده است. هر رنگی انرژی و طول موج متفاوتی دارد که بر روح و جسم تأثیر می گذارد. زنگ آبی هم از این قاعده مستثنا نیست. آبی رنگی سرد محسوب می شود و دارای خاصیت آرامش دهی فوق العاده محسوب می شود.

 

اما آبی نیلی تنها رنگی است که با انرژی فوق‌العاده خود، تمامی بدن را تحت پوشش قرار می‌دهد. رنگ نیلی خاصیت آرام بخشی بسیار قوی دارد و در رفع و درمان تب‌های شدید بسیار مؤثر است.

 

این رنگ خواص زیادی دارد آرام کننده، تسکین دهنده و صلح طلب است. همچنین خلاقیت و تحرک را در انسان فعال می کند. بهداشت، طراوت، خنکی و پاکی از خصوصیات جدانشدنی آبی هستند، به طوری که در مواد شوینده و بهداشتی هم از رنگ آبی استفاده می شود؛ مثلا در پودرهای پاک کننده با دانه های آبی رنگ، شیشه شوی، مایع های نرم کننده و انواع صابون.

 

در پرچم بسیاری از کشورها و همچنین ملل متحد هم از رنگ آبی استفاده شده که نشانه صلح و دوستی است.

 

از نظر روان شناسی خواص رنگ آبی بیش از رنگهای دیگر موجب آرامش می شود و باعث رفع خستگی روحی و جسمی است و اعتماد به نفس و احساس امنیت را تشدید می کند. افرادی که به رنگ آبی علاقه مند هستند، عناصر آب و طبیعت را دوست دارند و بسرعت متوجه اشتباهات دیگران می شوند.

 

روانشناسی رنگ آبی 

برای اتاق کار یا مطالعه خواص رنگ آبی بسیار ایده آل است؛ اما بهتر است از رنگ زرد هم به عنوان مکمل استفاده کرد، زیرا رنگ زرد ذهن را تحریک می کند و اثر مطلوبی دارد. برای اتاق خواب رنگ آبی تیره بسیار مناسب است، چون خوابی عمیق و راحت را به دنبال دارد، ولی برای اتاقی که در تمام مدت روز آنجا هستید نباید از خواص رنگ آبی استفاده کنید، زیرا اثرات آرام بخشی این رنگ قوی است و ممکن است تأثیر مطلوبی نداشته باشد و شخص به افسردگی متمایل شود.

 

آبی یکی از رنگ‌هایی است که باعث کاهش اشتها می‌شود 

بعضی از رنگ ها مثل رنگ قرمز گرم هستند و جریان انرژی را افزایش می دهند، ولی رنگ آبی به علت سردی باعث کند شدن جریان انرژی می شود. رنگ آبی رنگ وسعت، بزرگی و عظمت است، به طوری که رنگ استخرها را هم مثل دریا آبی می کنند. نور آبی حشرات را به سوی خود جذب می کند. به همین دلیل برای از بین بردن حشرات از قبیل پشه ها، از لامپهای آبی با جریان برق استفاده می شود. از نمونه بارز جواهرات و سنگهای زینتی هم می توان فیروزه را نام برد. همچنین برای اتاق های عمل و زایمان هم از رنگ آبی و سبز استفاده می شود.

http://www.beytoote.com/psychology/khanevde-m/blue7-psychology-color.html



:: بازدید از این مطلب : 145
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 1 دی 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : mj

از وقتی که یک دختربچه بودم، به‌ من — مستقیم و غیرمستقیم  —   یاد داده بودند که زن‌ها باید زیبا باشند.

 

الگوی ما در بچگی پرنسس‌های زیبایی بودند که مردها دنبال‌شان بودند و دوست‌شان داشتند.

 

این پرنسس‌ها هر چیزی که ما خواستیم را در خود داشتند: صورتی ایدآل، زندگی‌ای ایدآل، همسری ایدآل.

 

به مرور زمان این مسئله که ظاهر مهم‌ترین چیز است به تاروپود ما رسوخ کرد و کم‌کم شروع کردیم به مقایسه کردن خودمان با همه‌ی آن زنان زیبایی که در تلویزیون و سینما می‌دیدیم، زن‌هایی که کلی آرایش روی صورت‌شان بود، آن عکس‌های روتوش‌شده از مدل‌ها در مجلات. متوجه شدیم که ما در مقایسه با آن زن‌ها بویی از زیبایی نبرده‌ایم و اعتمادبه‌نفس‌مان به کلی ویران شد.

 

در آن سن کم برای زندگی کردن مطابق با تصویر ذهنی‌ای که از خودمان وارد مغزمان کرده بودند، تمام تلاش‌مان را برای زیباتر شدن می‌کردیم. موهامان را صاف می‌کردیم، آنقدر آرایش می‌کردیم که حتی خودمان هم جلوی آینه خودمان را نمی‌شناختیم و آگاهانه لباس‌هایی انتخاب می‌کردیم که بدنمان را به خوبی نشان می‌داد. قسمت زیادی از انرژی‌مان برای زیبا به نظر رسیدن صرف می‌شد، برای زندگی کردن با تصویری که متاسفانه در کودکی برایمان نقاشی شده بود.

 

با این‌حال باز هم راضی نبودیم.

 

موضوع این است که هرچقدر هم که سخت تلاش کنید، نخواهید توانست با ساعت‌ها آرایش و گریم حرفه‌ای رقابت کنید، با فتوشاپ هم همینطور. ولی یادگیری این درس برایمان گران تمام شد.

 

خُب الان باید چکار کنیم؟ چطور باید با آن صدای داخل ذهنمان که مرتب می‌گوید چون به‌اندازه‌ی کافی زیبا نیستیم پس به‌درد‌نخور و شکست‌خورده هستیم مقابله کنیم؟

 

می‌دانم که همه‌ی ما انسان‌ها سطح استانداردی از زیبایی را دوست داریم ولی آیا همه‌ی انسان بودن همین است؟

 

خیلی لاغر، خیلی چاق، خیلی روشن، خیلی تیره، خیلی قدبلند، خیلی قدکوتاه؟ این تعریفی است که کل زندگی از خودمان داریم؟

 

خیلی باهوش، خیلی قوی، بااعتماد‌به‌نفس، شجاع، ماجراجو و مهربان پس چی؟

 

این وظیفه‌ی دیگران نیست که شما را تعریف کنند. وظیفه‌ی خودتان است. به این دلیل خودمان را روی مقیاس زشت تا زیبا ارزیابی می‌کنیم که این ارزیابی ارزشِ فردی از سنین کودکی در ذهن ما حک شده است. ولی می‌توانیم با مداومت، پشتکار و تلاش آگاهانه دیدگاه‌مان را نسبت به خودمان 

منبع



:: بازدید از این مطلب : 156
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 1 دی 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : mj

مهم‌ترین عامل خطرساز در ابتلا به بیماری آلزایمر، سن است. حتی با وجود سایر عوامل خطرساز، بیماری آلزایمر زود ظاهر نمی‌شود و معمولا در سنین بالا عارض می‌شود. با این حال شواهد نشان می‌دهد که فرایند بیماری سال‌ها قبل از بروز علائم شروع می‌شود.

 

برای شناسایی و تشخیص بیماری آلزایمر یک بررسی کلینیکی و پزشکی توسط پزشکان متخصص (متخصص مغز و اعصاب، روان پزشکی و پزشکی سالمندی) لازم است. این بیماری بیشتر در افراد بالای ۶۵ سال بروز می‌کند. نژاد و موقعیت اجتماعی افراد تاثیری در بروز آن ندارد. بیماری آلزایمر علاج ندارد و یک بیماری پیش‌رونده و تخریب کننده مغز است که در طول زمان پیشرفت می‌کند.

 

فرد مبتلا به آلزایمر برای این که قابلیت درک وقایعی که در اطرافش اتفاق می‌افتد را از دست می‌دهد، خیلی غمگین است و احساس تنهایی می‌کند. برای همین لازم است اطرافیان وی خونسردی خود را حفظ کنند، به او محبت کنند و با عشق با او برخورد کنند؛ چرا که فرد مبتلا هنوز توانایی درک و ابراز عشق و محبت را دارد. در این رابطه بغل کردن و بوسیدن دو روش موثر هستند.

 

تصور نکنید فرد مبتلا به آلزایمر چیزی را درک نمی‌کند؛ چراکه او درک می‌کند ولی گاهی فقط نمی‌داند چگونه پاسخ دهد. فرد مبتلا احساس سرگشتگی و گیجی می‌کند و برای همین است که نباید همه چیز را به یکباره به او گفت یا از او خواست. باید با آرامش در حالی که به چشمان او نگاه می‌کنید، با او صحبت کنید.

 

اگر فرد مبتلا در انجام کار دچار اشتباه شد، به یاد داشته باشید وانمود کنید شما متوجه اشتباه او نشده‌اید. بگویید همه چیز مرتب است. به این ترتیب او شرمنده نخواهد شد. همچنین بهتر است هیچ دارویی در دسترس فرد مبتلا نباشد؛ چرا که ممکن است داروی اضافه مصرف کند.

 

منبع



:: بازدید از این مطلب : 147
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 1 دی 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : mj

دیدگاه سرنوشت‌باور ممکن است روی همه‌ی امور و اتفاقات تعمیم داده شود یا شکلی محدودتر داشته باشد. ممکن است موافق با جبرگرایی (Determinism) باشد، باوری که براساس آن دلیل هر اتفاق، ازجمله تمام کارهایی که می‌کنیم، چیزی فراتر از خودمان است. از طرف دیگر، ممکن است موافق با تعیین‌گرایی (Indeterminism) باشد، باوری که براساس آن همه‌ی اتفاق‌ها نیاز به داشتن دلیل ندارند و بعضی اتفاقات را نمی‌توان با قوانین و اصول جهان توضیح داد.

 

تقدیرگرایی اگر تأکید داشته باشد که ما قادر به تغییر مؤثر اعمال خود نیستیم، با جبرگرایی در تضاد خواهد بود. از طرف دیگر، اگر تأکید داشته باشد که ما آزادی لازم برای انتخاب اعمال خود را نداریم با تعیین‌گرایی در تضاد خواهد بود.

 

جبرگرایی می‌گوید بااینکه اعمال ما توسط نیروهایی که ما هیچ کنترلی روی آنها نداریم تعیین می‌شوند، بااینحال همچنان اعمالمان می‌توانند در تغییر نتیجه‌ی اتفاقات مؤثر باشند. از طرف دیگر، تعیین گرایی می‌گوید بااینکه اتفاقاتی هستند که ما کنترلی روی آنها نداریم، ولی آزادی لازم را برای انتخاب نحوه واکنش به آنها داریم، بدون اینکه مجبور باشیم به طریقی خاص که تحت‌تأثیر نیروهایی فرای کنترل ما هستند واکنش دهیم.

 

دیدگاه سرنوشت‌باور می‌گوید اگر همه‌ی اعمال ما توسط نیروهایی فراتر از کنترل ما تعیین می‌شوند، بنابراین ما مسئول اعمال‌مان نیستیم. اگر ما در موقعیت‌هایی فراتر از کنترل‌مان قرار بگیریم، آن‌وقت برای انتخاب نحوه‌ی واکنش به آن آزاد نیستیم. این با نظریه‌ی اراده‌ی آزاد (اختیار) در تضاد است که می‌گوید ما برای انتخاب اعمال‌مان آزادیم و اعمال ما توسط نیرویی مستقل از اراده‌ی خودمان از پیش تعیین‌شده نیستند.

 

سرنوشت‌باوری اگر تأکید داشته باشد که ما برای انتخاب اعمال‌مان آزاد نیستیم با نظریه‌ی اراده‌ی آزاد در تضاد است. اگر ما در هر لحظه برای انتخاب اعمال‌مان آزاد باشیم، آن‌وقت آینده توسط سرنوشت تعیین نمی‌شود. اگر ما برای انتخاب اعمال‌مان آزاد باشیم، یعنی می‌توانستیم کاری به غیر از آنچه که انجام دادیم انجام دهیم و آن‌وقت اتفاقات حاضر متفاوت با چیزی که الان هست می‌بودند. این می‌تواند به این معنی باشد که زمان حال فقط توسط سرنوشت تعیین نمی‌شود.

 

از طرف دیگر، سرنوشت‌باوری می‌تواند دیدگاه مخالف این را داشته باشد، یعنی اگر اتفاقات با قطعیت کامل قابل پیش‌بینی نیستند، آن‌وقت ما برای انتخاب اعمال‌مان آزاد هستیم زیرا هیچ‌چیز طریقه‌ی این اتفاقات را از پیش تعیین نمی‌کند.

 

دیدگاه سرنوشت باور دو مؤلفه دارد: ۱) این باور که اتفاقات فراتر از کنترل ما هستند، ۲) این باور که ما قادر به تغییر نتیجه‌ی اتفاقات نیستیم. هرکدام از این مؤلفه‌ها ممکن است براساس واقعیت توجیه شوند یا نشوند.

منبع



:: بازدید از این مطلب : 144
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 1 دی 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : mj

شاید از سؤال کردن این سوال شگفت زده شویم، اما شما هم از استجابت آن شگفت زده خواهید شد. چونکه سیستم مدیریت محتوای سئو شده ای هستی ندارد، هر چیزی که روی این کره خاکی برای طراحی و تاسیس سایت ساخته شده است، نیازمند کارهایی است که به وسیله آنها سئوی داخل و برون سایت انجام می شود. این یک قانون نانوشته است و می گوید هر چیزی که برای راه اندازی سایت بهره‌گیری شده نیازمند سئو کردن است. وردپرس هم از این قاعده مستثنی نیست و شما نمیتوانید یک سایت وردپرسی بسازید و منتظر افزایش رتبه سایت باشید. نمیتوان چشمداشت داشت با اجی مجی کردن و یک دستمال، رنک سایت را افزایش داد و در صفحه اول درخشید.

عبارت سیستم سئو شده وردپرس، قصد بی ادبانه ای ندارد، اگر از این حرف غمگین شده اید، وردپرس را پوزش می‌خواهم اما وردپرس خویش به خویش نمیتواند بهینه سازی کند. باید در بهینه سازی وردپرستان او را یاری کنید و خویش روی آن سررسید بگذارید. وردپرس هم نیازمند غذای بهینه سازی و آب بک لینک و نمک محتواست. سایت مانگو باید فعالیت خودش را پیش درآمد کند لغایت شناخته شود و همین کمک میکند به صفحه نتایج گوگل برسد. رسیدن به صفحه اول گوگل یعنی چالش اصلی شما که جذب بیننده و مدیریت آنهاست بازپسین شروع شده است.

وردپرس فقط کاری که در ابتدای سایت برای شما اتمام میدهد اینست که امکانی را فراهم می کند بدون هزینه ای زیاد و تهیه یک هاست و پهنه بتوانید یک سایت بسازید و حتی پول طراحی هاست هم نپردازید، چون قالب های زیادی دارد.



:: بازدید از این مطلب : 149
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 1 دی 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : mj

افکار شما احساسات‌تان را تحت تأثیر قرار می‌دهند. شیوه تفکرتان این قدرت را دارد که به‌نوعی مسیر پیش‌رویتان را پیش‌بینی کند. برای مثال اگر قبل از شرکت در یک مصاحبه‌ کاری، مدام با خود تکرار کنید که این شغل را به‌دست نخواهید آورد، به احتمال زیاد، مصاحبه کاریتان هم به‌خوبی پیش نخواهد رفت و درحین مصاحبه با روحیه‌ای ضعیف و تأثیرگذاری نامناسب ظاهر خواهید شد و فرصت‌های خود را خواهید سوزاند.

 

اگر شما هم دچار خودانتقادی مخرب هستید، اول از همه باید بگوییم که تنها نیستید. شک‌وتردید نسبت به خود و توانایی‌ها، پیش‌بینی‌های دلسردکننده درباره آینده خود و سرزنش‌های درونی در بیشتر افراد شایع است. اما نگذارید که قربانی این صداهای درونی منفی بشوید. تمرین‌های زیر به شما کمک می‌کند تا بهتر با خود رفتار کنید و قوی‌تر بشوید:

 

راه های غلبه بر خودانتقادی مخرب

 

به افکارتان توجه کنید 

ما آن‌قدر با صداها و نداهای درونی‌مان خو گرفته‌ایم که کمتر به یاد می‌آوریم چه پیام‌هایی برای خود می‌فرستیم. پس سعی کنید به دقت افکار خود را بررسی کنید. با توجه به افکارتان درخواهید یافت که از درون چه برخوردی با خود دارید و چه صفاتی را به خود نسبت می‌دهید یا در رویارویی با کارهای سخت و چالش‌های زندگی چگونه با خود فکر می‌کنید.براساس برآوردها، هر فرد روزانه ۶۰ هزار فکر گوناگون در ذهن دارد. این ۶۰ هزار فکر به معنای ۶۰ هزار فرصت برای ساختن یا تخریب روحیه و شانس‌های مختلف است. اگر بتوانید چگونگی دست‌یافتن به افکار درونی‌تان را یاد بگیرید، بهتر متوجه اثرگذاری آنها بر زندگی‌تان می‌شوید.

 

از اشتباهات‌تان بگذرید 

درحالی‌که حل مسئله بسیار مفید و مؤثر است، اما ماندن روی اشتباهات و افسوس‌خوردن بسیار غلط و مضر است. اگر بارهاوبارها به اشتباهات‌تان فکر کنید و نتوانید از خطاهایی که انجام داده‌اید، بگذرید، روحیه‌تان ضعیف و ضعیف‌تر می‌شود. بهترین روش برای گذشتن از اشتباهات، فعال‌شدن و اقدام‌کردن است. یعنی کاری کنید که موقتا حواس‌تان را از افکار منفی موجود در مغرتان منحرف کند. قدم بزنید، با دوست‌تان تلفنی درباره موضوعی دیگر صحبت کنید یا به سراغ انجام پروژه‌ای نیمه‌کاره بروید. سعی کنید یکجا ننشینید و به اشتباه آزاردهنده‌تان فکر کنید و نگذارید که مغرتان با سرزنش‌های متداوم خود مانند خوره شما را از درون نابود کند.

 

شواهد را بررسی کنید 

افکارتان همیشه درست و واقعی نیستند. درواقع، افکار اغلب اوقات به شکلی اغراق‌آمیز منفی هستند. پس قبل از اینکه افکار خود را باور کنید، باید شواهد موجود را بررسی کنید. یعنی چه؟ اجازه بدهید با مثالی موضوع را روشن‌تر کنیم: ممکن است با خود فکر کنید که سخنرانی و ارائه‌ای را که دارید، خراب خواهید کرد و در انجام آن دچار خجالت و مشکل خواهید بود.

 

در چنین وضعیتی بهتر است لحظه‌ای صبر کنید، قلم و کاغذی فراهم کنید و سعی داشته باشید تا تمام شواهدی را که نشان می‌دهد، کارتان با مشکل روبه‌روست، یادداشت کنید.سپس فهرستی بسازید و تمام شواهدی را که نشان می‌دهد در کارتان موفق و پیروز خواهید شد، یادداشت کنید. حال دو گروه فهرستی را که ایجاد کرده‌اید باهم مقایسه کنید. این کار باعث می‌شود تا معقول‌تر و به دور از احساس اوضاع را قضاوت و بررسی کنید. به خودتان گوشزد کنید که مغزتان همیشه درست نمی‌گوید و نجواهای درونی در سرتان ۱۰۰ درصد درست و منطقی حرف نمی‌زنند. این کار باعث تقویت اعتمادبه‌نفس شما می‌شود.

منبع



:: بازدید از این مطلب : 169
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 1 دی 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : mj

مطالعات نشان می‌دهد که عزت نفس پایین و تصویر ضعیف از خودمان باعث مشکلات زیادی برای‌مان می‌شود و می‌تواند همه‌چیز را تحت‌تأثیر قرار دهد. در ادامه، رایج‌ترین دلایل عزت نفس پایین را بررسی می‌کنیم و برای مقابله با آنها و درمان عزت نفس پایین راه‌حل‌هایی ارائه می‌کنیم.

 

می خواهید بی‌نقص باشید 

کمال گرایی یکی از مخرب‌ترین جنبه‌های عزت نفس پایین است. کمال‌گرا فردی است که با احساس شکست همیشگی زندگی می‌کند، زیرا با داشتن هر موفقیت چشم‌گیری، باز هم احساس می‌کند که به‌اندازه کافی خوب نبوده است. انتظارات واقع‌بینانه از خودتان داشته باشید. آگاهانه به این فکر کنید که اهداف شما چقدر واقع‌بینانه و منطقی هستند و پیش از تلاش برای آن‌ها، به‌یاد داشته باشید که زندگی همیشه عالی نیست.

 

توجه داشته باشید که تفاوت زیادی میان «شکست‌خوردن در چیزی» و «فردی بازنده‌بودن» وجود دارد. این دو را باهم اشتباه نگیرید. خود را به‌خاطر مشکلات کوچک ناراحت نکنید. افراد کمال‌گرا تمایل دارند که مشکلات بسیار کوچک را نیز تحلیل کنند. آنها فراموش می‌کنند که باید به تصویر کلان‌تر توجه کنند و به آن افتخار کنند.

  

بیش‌ازحد حساس هستید 

آیا شما هم نشانه های فرد حساس را دارید؟ حساسیت بیش‌از‌حد یکی از دردناک‌ترین جنبه‌های عزت نفس پایین است. اگر از انتقاد عصبانی می‌شوید یا با هر حرف مستقیمی احساس نابودی می‌کنید، مهم است که از میزان حساسیت خود بکاهید.

 

به فکر درمان عزت نفس پایین خود باشید و با کمک گرفتن از موارد زیر، وضعیت را تغییر دهید. به حرفی که زده می‌شود با دقت گوش کنید. به‌این‌ترتیب، قبل از اینکه احساس خاصی به شما دست بدهد می‌توانید ارزیابی کنید حرفی که زده می‌شود درست است یا خیر. موضع خود را حفظ کنید.

 

اگر از شما انتقادی می‌شود که منصفانه نیست، بگویید که با آن مخالف هستید. اگر نکته درستی در انتقاد وجود دارد سعی کنید به‌جای اینکه از کوره در بروید، از آن چیزی یاد بگیرد. انتقاد سازنده دقیقا چنین چیزی است؛ این امکان را فراهم می‌کند که از نکته ذکرشده استفاده کنید و خودتان را برای بهترشدن تغییر دهید.از آن به‌سادگی عبور کنید. پاسخ‌دادن مکرر به چیزی که شما را ناراحت کرده است، تنها باعث می‌شود که این موضوع بیشتر در ذهن شما جا بگیرد؛ چیزی که هیچ کمکی به شما نمی‌کند.

 

عزت نفس پایین

به فکر درمان عزت نفس پایین خود باشید

 

مضطرب و نگران هستید 

ترس و باور به اینکه شما قدرت کافی را برای تغییر چیزی ندارید به شکلی انکارناپذیر با عزت نفس پایین در ارتباط است. برای درمان عزت نفس پایین و مقابله با این ترس، می‌توانید از موارد زیر کمک بگیرید. میان ترس‌های واقعی و ترس‌های بی‌اساس تمایز بگذارید. اضطراب خود را براساس واقعیت‌ها ارزیابی کنید. برای مثال شاید فکر کنید تلاش‌کردن برای ارتقا بی‌فایده است، زیرا فکر می‌کنید نمی‌توانید آن را به‌دست بیاورید. اگر به واقعیت‌ها نگاه کنید، این حرف چقدر درست است؟ برای اینکه اعتماد به نفس تان بیشتر شود با ترس‌هایتان روبه‌رو شوید.

 

معمولا احساس عصبانیت می‌کنید 

عصبانیت احساسی طبیعی است اما هنگامی‌که عزت نفس پایینی داشته باشد، می‌تواند مخرب باشد. هنگامی‌که نسبت به خودتان افکار خوبی نداشته باشید، این باور در شما شکل می‌گیرد که افکار و احساسات شما برای دیگران اهمیت ندارد.

 

این باعث خشم سرکوب‌شده‌ای در شما می‌شود. درنتیجه، هنگام رویارویی با چیزی ظاهرا کم‌اهمیت خشم بسیار زیادی از خود بروز می‌دهید.یاد بگیرید که چگونه می‌توان آرام بود. یک راه این است که احساس‌تان را پیش از اینکه به مرحله انفجار برسید آهسته‌آهسته بروز بدهید.

منبع



:: بازدید از این مطلب : 163
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 1 دی 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : mj

کمبود انرژی و احساس کسل بودن 7 دلیل پزشکی هم دارد که عبارتند از:

 

دیابت: گروهی از بیماران دیابتی که همواره قند خون تنظیم نشده دارند، چه آنهایی که دارو مصرف می کنند و چه آنهایی که داروی خاصی را استفاده نمی کنند، معمولا در ملاقات با پزشک خود احساس خستگی و بی حالی را گزارش می کنند. پس اگر شما احساس بی حالی و خستگی دائمی، تاری دید، پر ادراری و پرنوشی دارید، توصیه می شود که آزمایش قند خون ناشتا را حتما انجام دهید.

 

بیماری قلبی تشخیص داده نشده: خستگی می تواند علامت بیماری قلبی نیز باشد، مخصوصا در زنان. محققان می گویند اگر شما با ورزش کردن مشکل دارید، ورزش را از سطح سبک شروع کنید. اما اگر بعد از مدتی حتی با کاهش شدت ورزش، شما همچنان احساس ناراحتی می کردید، ممکن است بیماری قلبی تشخیص داده نشده علت خستگی شما باشد.

 

افسردگی: افسردگی یک اختلال هیجانی همراه با احساس خستگی غیر قابل توضیح، عدم اشتها و احساسات منفی است که سبب کمبود انرژی در طول روز می شود. مبتلایان به این اختلال نیاز به مراجعه به پزشک و شروع یک برنامه درمانی برای افزایش سطح خلق و خوی و انرژی از طریق مشاوره، ورزش، و در برخی موارد تجویز داروهای ضد افسردگی دارند.

 

ابتلا به عفونت دستگاه ادراری: معمولا زنان زمانی که مبتلا به عفونت دستگاه اداری یا یک عفونت قارچی می شوند، کاهش انرژی در طول روز را تجربه می کنند. در واقع عفونت موجود در بدن باعث ایجاد خستگی می شود. برای اطمینان از عدم وجود عفونت باید حتما با پزشک مشورت کرد.

 

آپنه خواب: حتی اگر به طور کامل در طول شب بخوابید، اما مبتلا به آپنه خواب باشید و قطع تنفس را در طول شب برای چند بار تجربه کنید، باز هم در خواب عمیق شما اختلال ایجاد می شود و در طول روز احساس فقدان انرژی می کنید. یکی از راه های مطمئن برای کاهش آپنه خواب، از دست دادن وزن است. ترک سیگار، و مشورت با متخصصان کلینیک های خواب برای استفاده از دستگاهCPAPمی تواند مفید باشد.

منبع



:: بازدید از این مطلب : 161
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 1 دی 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : mj

بهداشت روانی بر جنبه‌های مثبت رفتار و نه جنبه‌های صرفا کافی رفتار تاکید می‌کند. به بهانه هفته بهداشت روانی در این مقاله با تعریف بهداشت روانی و اصول بهداشت روانی آشنا می‌شویم.

 

هنر خوب لباس پوشیدن،‌ چیزی بیشتر از آن است که یک لباس فقط به تن ما جور باشد.

 

هنر خوب زندگی کردن نیز فراتر از رفتار کردن در مجموعه‌ای از موقعیت‌ها و شرایط است. برای مثال برخی از افراد به خاطر فشار زندگی یا عادت به هر سو کشانده می‌شوند و البته افرادی هستند که خود سررشته زندگی خویش را به دست گرفته‌اند.

 

برخی در حین کار تفریح می‌کنند و برخی چنان بازی می‌کنند که گویی مشغول کار هستند.

 

بهداشت روانی بر جنبه‌های مثبت رفتار و نه جنبه‌های صرفا کافی رفتار تاکید می‌کند. در این مقاله با تعریف بهداشت روانی و اصول بهداشت روانی آشنا می‌شویم.

 

بهداشت روانی چیست؟ 

بهداشت روانی را حالت سازگاری نسبتا خوب، احساس بهزیستی، شکوفایی توان و استعدادهای شخصی تعریف کرده‌اند. این اصطلاح برای کسی به کار برده می‌شود که در سطح بالایی از سازگاری و انطباق رفتاری و عاطفی عمل می‌کند، نه کسی که صرفا بیمار نیست. مراکز بهداشت روانی جامعه‌نگر با هدف سه نوع پیشگیری در جامعه فعالیت می‌کنند:

 

پیشگیری نخستین: جلوگیری از بروز اختلال‌های روانی

پیشگیری ثانوی: تشخیص و درمان زودهنگام اختلال‌ها

پیشگیری ثالث: کمک به حل معضلات و مشکلات ناشی از ابتلا به اختلال‌های روانی

 

در روانشناسی، علاوه بر اهمیتی که برای پیشگیری قایل می‌شویم، به دنبال دستیابی به ویژگی‌هایی هستیم که سالم، سازگار و مطلوب به شمار آیند. در واقع بعد مثبت بهداشت روان که سازمان بهداشت جهانی نیز روی آن تکیه دارد، در تعریف سلامتی لحاظ شده است «سلامتی یک حالت رفاه فیزیکی، روانی و اجتماعی است نه فقط فقدان بیماری و یا ناتوانی».

http://www.beytoote.com/psychology/khanevde-m/what7-mental-health.html



:: بازدید از این مطلب : 143
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 1 دی 1397 | نظرات ()