پیرمردی 80 ساله را در نظر بگیرید که اعتماد به نفس کافی ندارد؛ روابط اجتماعی اش چندان قوی نیست و نگاه بدبینانه ای به دنیا دارد.
پیرمرد قصه ما، البته بعد از رسیدن به دوران کهنسالی، چنین نشده است. تا جایی که به یاد می آورد، عنصر اعتماد در زندگی اش کم رنگ بوده است: اعتماد به محیط، اعتماد به آدم ها و حتی اعتماد به خودش.
او ماه آینده وارد 81 سالگی خواهد شد ولی احتمالاً هیچگاه نخواهد فهمید که ریشه بحران اعتماد در او، به 80 سال قبل برمی گردد، زمانی که کمتر از یک سال داشت.
اریک اریکسون، روان شناس بزرگ آلمانی نظریه ای دارد به نام "مراحل رشد هشت گانه اجتماعی". او در این نظریه، زندگی انسان را به 8 قسمت تقسیم می کند:اگر کودک یک ساله ای سراغ دارید، این مطلب را حتماً بخوانید
1 - از تولد تا یک سالگی
2 - سال دوم و سوم زندگی
3 - سال سوم تا ششم زندگی
4 - سال ششم تا دوازدهم زندگی
5 - سال دوازدهم تا سال بیستم زندگی
6 - سال بیستم تا سی ام زندگی
7 - سال چهلم تا شصت و پنجم زندگی
8 - از شصت و پنج سالگی به بعد
در هر کدام از این مراحل، اتفاقات خاصی می افتد که شخصیت اجتماعی فرد را شکل می دهند. مثلاً در 12 ماه اول زندگی، موضوع "اعتماد یا عدم اعتماد" در فرد، تعیین تکلیف می شود. اگر شرایط زندگی کودک در سال اول زندگی اش، مناسب باشد، او تا آخر عمر، فردی خواهد بود که دنیا را جایی مناسب برای زندگی و موفقیت می داند، می تواند روابط مبتنی بر اعتماد و هوشیاری با افراد برقرار کند و در نهایت، به خود اعتماد کند و همین اعتماد به نفس، زیرساخت توسعه فردی او در تمام زندگی اش خواهد بود.
اعتماد یا عدم اعتماد در انسان، در همان دوازده ماه نخست زندگی اش تعیین تکلیف می شود
از همین روست که اریکسون سال نخست زندگی را مرحله "اعتماد در برابر عدم اعتماد" می نامد.
نوزاد، از محیط امن و آرام رحم مادر وارد دنیای پرهیاهوی انسان ها می شود. بنابراین در سال نخست زندگی اش، در حال سنجش محیط جدید است که آیا می توان در این محیط به خوبی زندگی کرد؟ (درست مانند کسی که وارد شهر جدیدی شده و در اوایل کار، در حال سنجش شهر و مردمانش هست).
هر چیزی که آرامش و امنیت کودک را در سال اول زندگی اش به خطر بیندازد، یک ضربه به نرم افزار اعتماد او می زند. فریادی که بر سر او کشیده می شود، دعوایی که پدر و مادر در حضور او می کنند، گرسنگی و تشنگی کودک، دمای نامناسب اتاقی که کودک در آن زندگی می کند، دردهایی که کودک می کشد (به هر علتی مانند بیماری، سوختگی، شکستگی، عرق سوز شدن پا)، بی اعتنایی اطرافیان به کودک و ... همه و همه دست به دست هم می دهند تا عنصر اعتماد در کودک تضعیف شود.
از این روست که توصیه می شود به ویژه در سال نخست زندگی کودک، امنیت و آرامش محیط زندگی او با وسواس ویژه ای تأمین شود تا کودک هیچ درد و استرسی را تجربه نکند. حتی گفته می شود که ای کاش ممکن بود واکسن هم تزریق نشود تا کودک درد آمپول را نکشد ولی چون بحث سلامت کودک به طور جدی مطرح است، تزریق واکسن را به عنوان یک استثنا برای تحمیل درد به کودک می پذیریم.
http://www.beytoote.com/psychology/khanevde-m/will7-self-confidence.html
:: بازدید از این مطلب : 112
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0